۱. مدتی ست که با یکی از دوستان بهتر از برگ درخت، پروژهٔ مشترکی را پیش میبریم. اما از وقتی این رفیق شفیق به تهران نقل مکان کرده، کارمان کمی سختتر شده؛ و به خاطر مشغلههای متفاوت هردونفرمان اغلب تماسها و هماهنگیهایمان را به شبها و روزهای تعطیل موکول میکنیم. اما ایراد کار اینجاست که دوست عزیزمان تمام آخرهفتهها و عیدها و عزاها و تعطیلات را یا در حال میزبانی از مهمانان عزیزشانند یا در جایی دیگر میهمانند.
۲. عدهای از هموطنان که آرزو دارند در ورای آبها زندگی کنند، گمان میکنند که کسانی که به اروپا و امریکا و کانادا مهاجرت کردهاند، تمام اوقات خود را در و بار و پارتی میگذرانند.
۱+۲. امروز به این فکر میکردم که این دوست و شریک عزیز من، این استعداد را دارد که به تنهایی، گمان آن عده از هموطنان را به یقین مبدل کند.
منبع
درباره این سایت